داود چابک: با پایان یافتن سال 1385 خورشیدی و حلول سال 1386، رهبر معظم انقلاب اسلامی‌حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی سال جدید را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی‌نامیدند.

و بدین ترتیب افق تازه‌ای در فضای مناسبات داخلی و خارجی گشوده شد که با توجه به پارامترها و مولفه‌های حاکم بر کشور و همچنین روابط جهان اسلام، این نامگذاری از اهمیت والایی برخوردار است.

ما در این مقاله، برآنیم تا مبانی اتحاد ملی و انسجام اسلامی‌را موشکافی کرده و ضرورت بنیادین آن را برای مقابله با رویارویی‌ها و چالش‌های کنونی در عرصه داخلی و همچنین در گستره جهان اسلام، برشماریم.

در عین حال این مبحث، نیم نگاهی هم به مشکلات و معضلات کنونی جهان اسلام دارد و در این میان راهکارهای خروج از بحران‌ها و کشمکش‌ها و درگیری‌های کنونی را در حد بضاعت نگارنده، ارائه می‌دهد.

اتحاد ملی

اتحاد ملی یا National Unity از منظر علما و متفکران اهل سیاست با ارزشترین و پراهمیت ترین مولفه برای حفظ و پاسداشت چارچوب یک کیان مستقل سیاسی محسوب می‌شود.

در کشورهایی که از تکثر و تنوع نژادی و یا دینی برخوردارند، اتحاد ملی به منزله سپری پولادین برای حفظ کیان و تمامیت ارضی به شمار می‌آید. مثلاً می‌توان از هند بعنوان کشوری نام برد که دارای تنوع نژادی و دینی است.

بدیهی است در این کشور نه یک نژاد و یا دینی خاص، نمی‌تواند محور اتحاد فراگیر قرار گیرد.

زیرا اولاً ادیان متعددی در این کشور وجود دارد که هر چند دین هندو هیمنه اصلی را بر سایرادیان دارد، با این حال این به معنی پذیرش تام آن از سوی ادیان دیگر نیست.

چنانکه دین هندوئیسم نیز علیرغم پیروان پرشمارش، نمی‌تواند مدعی ارائه وحدت فراگیر میان همه ایالت‌های این کشور باشد. زیرا تعداد زیادی از پیروان ادیان دیگر در این کشور حاضر نیستند هیمنه و سلطه فراگیر هندوئیسم را بپذیرند.

پیداست که رهبران استقلال هند از همان روزهای نخست استقلال این کشور به این مشکلات واقف بودند، و لذا مقوله اتحاد ملی را مطرح کرده و سخنرانی‌های خود عنوان نمودند که قدرت هند در تکثر و تنوع آن نهفته است و بی فایده است که هندوئیسم و یا دین خاصی را بعنوان دین وحدت بخش این کشور معرفی نمود.

شاید بتوان گفت نمونه‌هایی از این قبیل کشورها در جهان یافت می‌شود که راهکارهای خاصی را برای حفظ وحدت ارضی و تمامیت سرزمین‌شان ارایه نمودند، اما با افول قدرت مرکزی‌، این وحدت در یک چشم به هم زدن فرویخت و به تاریخ پیوست.

از آن جمله می‌توان به کشورهای یوگسلاوی و شوروی سابق اشاره نمود که داستان این دو کشور، از منظر تحولات سیاسی و بازتاب‌های جهانی آن عبرت آمیز است.

اما اتحاد ملی بر پایه دین نیز در شرایط فعلی جهان، مقبولیت زیادی دارد. در این باره باید توضیح داد در کشورهایی که دین رسمی‌دارای حداکثر معتقدان و مومنان است، می‌توند به منزله نقطه اتکا و گرایشگاه وحدت ملی تلقی شود.

از آن جمله، در کشور خودمان، دین مبین اسلام، بعنوان مظهر اساسی و متمایز وحدت ملی میان فرزندان این آب و خاک برشمرده می‌شود و بدین ترتیب، مولفه اصلی اتحاد ملی در ایران، عبارت از فراگیری مذهبی است که در عمق و ژرفای فرهنگ و سنت‌ها و آداب و رسوم و حتی امور معیشتی مردم عجین گشته است.

با این حال اتحاد ملی، پایه‌ها و نقاط اتکا دیگری نظیر رهبری، قانون اساسی و چارچوب‌های ملی سرزمینی دارد که در تحکیم و تقویت پایه‌های اتحاد ملی، بسیار تاثیرگذار بوده و در حد خود، دارای شان و جایگاه برجسته‌ای می‌باشند.

انسجام اسلامی

انسجام اسلامی، مقوله‌ای است که به مناسبات حاکم میان کشورهای اسلامی، مربوط می‌شود.

بنابراین انسجام اسلامی‌را می‌توان مظهری از روابط و مناسبات بین‌الملل اسلامی‌تلقی کرد.

اگر سازمان ملل را مظهری از استحکام روابط بین‌المللی بدانیم و یا تهدید منطقه ای رژیم غاصب اسراییل به عنوان منبع اتحاد ملی برای استحکام مناسبات بین‌العربی محسوب شود، مناسبات بین الاسلامی نیز از حیث بازتاب‌ها و پیامدهای وسیع آن از اهمیت بسزایی برخوردار است.

در همین جا، شاید اشاره به این نکته حایز اهمیت باشد که بسیاری از مصلحان سده اخیر در جهان اسلام، اهمیت اساسی به ضرورت ایجاد انسجام اسلامی‌Islamic Coordination به عنوان عاملی برای احیای مجدد عظمت از دست رفته مسلمانان قائل شده و عمده آثار مکتوب خود را به این موضوع اختصاص داده اند.

متفکرانی همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده، عبدالرحمن کواکبی همواره از انسجام اسلامی‌سخن می‌گفتند و بر تجدید و احیای شریعت اسلامی‌اصرار می‌ورزیدند.

دقیق، تامل و پیگیری طرح‌های مشکوک از سوی استعمارگران انگلیسی در اوایل قرن بیستم جهت قالب گران غربیت بعنوان محدود کننده اتحاد اعراب، ما را به این نتیجه می‌رساند که هدف اساسی آنها، انتزاع و یا جداکردن روح اسلامیت از کالبد جهان عرب در راستای کاهش و تخفیف اثرگذاری نقش اسلام در تقویت عوامل وحدت بخش میان مسلمانان جهان بوده است.

در واقع نگاهی به زنجیره وقایعی که بعد از آن در جهان عرب رخ داد، بویژه با توجه به ضربه مرگباری که لاییک‌ها در ترکیه به نظام خلافت وارد ساخته و این کشور اسلامی‌را به پایگاه اصلی لیبرالیسم غرب در جهان اسلام مبدل ساختند و همچنین روی کار آمدن رضاخان در ایران با دیدگاه ضدمذهبی، نشان می‌دهد طراحی استعمارگران در جهت منزوی کردن روح اسلامیت در جهان اسلام، توأم با توفیق و پیشروی‌هایی بوده است که کشورهای متعدد جهان اسلام در یکصدسال اخیر شاهد آن بودند.

شاید اساسی‌ترین موفقیت استعمارگران را می‌توان در روی کارآوردن رژیم جعلی و پوشالی اسراییل در قلب منطقه مسلمان نشین خاورمیانه دانست تا این رژیم با ارائه موجودیت غاصبانه‌اش یادآور عقب نشینی و انحطاط مسلمین جهان باشد.

مولفه‌های اتحاد ملی

می‌توان گفت مولفه‌ها و پایه‌های اتحاد ملی در کشورها، به تناسب جایگاه سیاسی، فرهنگی، قومیت و همچنین میزان تاثیر اعتقادات و باورهای مذهبی بر کلیت تصمیم‌گیری‌های کلان، متفاوت بوده و این مولفه‌ها، دارای نوسانات متعددی است که موجب ارجحیت برخی از مولفه‌ها و برجسته شدن آنها در تعریف پایه‌های اتحاد ملی می‌شود.

تا بدانجاکه به کشورمان مربوط می‌شود، اعتقادات و باورهای مذهبی هم مناسبات میان مردم سرزمین ما را مستحکم کرده و هم موجبات استقرار نظام سیاسی دلخواه را فراهم ساخته است.

بعبارت دیگر، از زمان انقلاب مشروطیت که نقش علما و مجتهدین در مراحل آغازین آن بر کسی پوشیده نیست، پیدایش و استقرار حکومت‌های غیرمذهبی و همچنین روی کار آمدن رژیم منقرض شده پهلوی، هیچگاه نتوانست آرامش و استحکام لازم را برای شکل‌گیری یک حکومت مردمی‌فراهم سازد.

بطوریکه متفاوت بودن منش و رویه زمامداران دوره پهلوی با اعتقادات اکثریت مردم و بعلاوه اتکای آنان به بیگانگان برای استجکام بخشیدن به پایه‌های حکومتشان و همچنین قدرت بخشیدن به فرقه ضاله بهائیت و اعطای سهم قابل ملاحظه‌ای از مناصب و پست‌های دولتی و لشکری به طرفداران این فرقه، ناقوس مرگ را برای این رژیم نواخت.

به همین دلیل، اعتقادات و باورهای مذهبی که در یک صد سال گذشته هیچگاه به منزله پایه و مولفه ای برای اتحاد ملی تلقی نمی‌شد، به خصوص از زمانی که روشنفکران لاییک به کمک سیاستمداران غیرمذهبی شتافته و علما و مجتهدین را منزوی ساختند، بر اهمیت آن به عنوان عاملی محکم، استوار و دیرپا برای وحدت ملی افزوده شد، لذا شاهد بودیم رژیمی‌که از مدرن‌ترین و تازه‌ترین سلاح‌های غرب برخوردار بود و اصلی‌ترین پایگاه سیاسی و نظامی‌غرب در منطقه خاورمیانه و اقیانوس هند به شمار می‌رفت، در قبال خروش مردم، سقوط کرد و به زباله دان تاریخ افکنده شد و بدین ترتیب مهمترین واقعه نیمه دوم قرن بیستم در مقابل دیدگان شگفت زده جهانیان، رخ داد.

در مقابل، اعتقادات دینی در حال حاضر به مثابه موتور به حرکت درآورنده کلیه تصمیمات کلان در سطح کشور تلقی می‌شود.

این تصمیمات بر اساس مبانی شریعت مقدس اتخاذ شده بعد از اینکه در مجلس شورای اسلامی‌به تصویب رسید، تطبیق درست آن بر اساس مبانی شریعت از سوی شورای نگهبان احراز می‌شود.

مهمتر از آن، در راس نظام اسلامی، ولی فقیه قرار دارد که بارزترین و مهمترین نهاد اسلامیت نظام محسوب می شود.

یکی دیگر از مولفه‌ها و پایه‌های اتحاد و تحکیم وحدت ملی میان آحاد مردم، عبارت است از مباحث مهم و ساختاری که ثبات، استقرار و پیشرفت کشور و جامعه مرهون به تحقق آنها می‌باشد.

از جمله این مباحث، فناوری هسته‌ای است که اکنون کشور شاهد اتحاد ملی بی‌نظیری حول این مبحث خطیر است.

در واقع، توجه فزاینده و روزافزون مردم به اهمیت فناوری هسته‌ای در بالابردن رفاه و پیشرفت، باعث شده تا برای بدست آوردن آن، همه جانبه از اقدامات دولت حمایت بعمل آورند.

چنین حمایت‌هایی، در گذشته بی نظیر بوده ودر این خصوص، عدم سازش با بیگانگان بر سر به تعلیق درآوردن این حق مسلم و در پیش گرفتن سیاست فعال در عرصه خارجی از سوی دولت نهم، چشم انداز مثبتی در خصوص پذیرش واقعیت مربوط به ایران هسته‌ای را در سطح جهانی، ترسیم کرده است.

باید تصریح کرد اتحاد ملی، دشمنان و مخالفان علنی و غیرعلنی دارد. طبعاً دایره دشمنان علنی ایران، شامل آمریکا و ایادی منطقه‌ای آن می‌شود که بطریقی می‌کوشند در پایه‌های اتحاد ملی تزلزل ایجاد کنند.

بنابراین، اتحاد ملی نیاز به فعالیت مداوم، بلاوقفه و مستمر جهت پاسداشت مولفه‌ها و پایه‌های آن است.

این فعالیت‌ها، خود بخشی از بسیج مردمی‌است که هیچگاه در طول 28 سال گذشته در مقابله با ترفندها و توطئه‌های بیرونی دشمنان، از پای ننشسته اند.

از سوی دیگر دشمنان غیرعلنی اتحاد ملی، شامل گروه‌ها و افرادی می‌شود که آگاهانه و یا ناآگاهانه بر طبل تفرقه می‌کوبند و سناریوهای تجزیه طلبانه‌ای با کمک محافل بیرونی دنبال می‌کنند که هرچند این عده، پایگاه و حضور فیزیکی در داخل کشور ندارند، با این حال تبلیغات زهرآگین آنها، مورد استفاده قدرت‌های خارجی برای نمایاندن وجود اپوزیسیون داخلی قرار می‌گیرد.

همین جا لازم به یادآوری است حفظ، پیشبرد و تقویت پایه‌ها و مولفه‌های اتحاد ملی، نه فقط در کشورمان، که در همه کشورهای جهان، بعنوان دستور کاری جدی، توقف ناپذیر و فعال محسوب می‌شود. هیچ کشوری در جهان یافت نمی‌شود که اجازه دهد در مولفه‌های شکل دهنده وفاق و اتحاد ملی‌اش، تزلزل و شکاف ایجاد شود.

بدیهی است همه کشورها می‌کوشند با نوآوری‌ها و راهکارهای جدید و مدرن، پایه‌های اتحاد ملی‌شان را تقویت کنند. در اینجا منظور ما، میزان موفقیت این تلاش‌ها و نسبت آن با اقبال مردم نیست.

زیرا سطح این موفقیت، در همه کشورها، به یکسان قابل اندازه‌گیری نیست و عمدتاً تابعی از نوع و روش اداره کشور و رژیم‌های سیاسی حاکم بر آنهااست.

با این حال، شکی نیست برای نظام‌های سیاسی برخوردار از اقبال و حمایت مردمی، اتحاد ملی فاکتوری غیرقابل اغماض برای موفقیت در همه زمینه‌ها و عرصه‌ها تلقی می‌شود.

مؤلفه‌های انسجام اسلامی

مقوله انسجام اسلامی بدلیل ارتباط و پیوند کلان با جامعه کشورهای اسلامی، دارای پیچیدگی بیشتری می‌باشد.

این پیچیدگی، بدین خاطر است که کشورهای اسلامی‌از پراکندگی جغرافیایی و سیاسی زیادی برخوردارند،هرچند می‌توان گفت سازمان کنفرانس اسلامی، مهمترین جایگاهی است که این کشورها در آن وزن دیپلماتیک و سیاسی خود را نمایان می‌سازد، با این حال باید تصریح کرد این کشورها در اکثر بحران‌هایی که ارتباط مستقیم با جهان اسلام دارد غایب بوده و حتی نسبت به بحران‌هایی که مسلمانان در آنها مظلوم واقع می‌شوند، اهتمام و توجه لازم را نشان نمی‌دهند.

پیداست هدف از طرح شعار انسجام اسلامی عبارت از ایجاد انگیزه در میان کشورهای اسلامی‌برای اتخاذ مواضع روشن و متحد در قبال مهمترین بحران‌های سیاسی و نظامی‌جهان اسلام است که اتفاقاً از بزرگترین و تهدیدآمیزترین بحران‌های جهان به حساب می‌آیند.

امروزه جهان اسلام دارای جمعیت قابل ملاحظه، ثروت بیکران و منابع انسانی شایسته و مستعد و سرزمین‌های پهناوری است.

اما متاسفانه علیرغم این ممیزه‌ها و ویژگی‌های برجسته و منابع سرشار، جهان اسلام نتوانسته متناسب با ثقل سیاسی و اقتصادی خود، نقشی موثر در روابط بین‌المللی ایفا کند و حتی از مهار بحران‌هایی که دشمنان برون مرزی درون قلمرو کشورهای اسلامی‌ایجاد کرده اندند، عاجزند.

بجز مسئله کلیدی و اصلی جهان اسلام، که عبارت از مسئله فلسطین است، در عراق، افغانستان، لبنان، کشمیر و فیلیپین، مسلمانات تحت فشار روبه ازدیاد نظامی‌و جو ارعاب و قتل عام و کشتارها قرار دارند.

با این حال، کشورهای اسلامی، بدلیل وجود مخالفت‌ها، تصادم‌ و منازعات داخلی، همچنین پایبندی به اتحاد و ائتلاف‌های سوال برانگیز با طرف‌های خارجی، قادر به اتخاذ موضعی یکپارچه و متحد نبوده و نیستند.

اما این موضوع، صرفاً در چارچوب مراودات سیاسی زمامداران و حکمرانان کشورهای اسلامی‌قابل تفسیر است و نمی‌تواند تعبیری از اراده ملل اسلامی‌تلقی شود.

زیرا وقایع و رویدادهای جهان اسلام نشان داده ملتهای اسلامی مواضع و دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به زمامداران و حکمرانان خود داشته و دارند که در مناسبات مختلف، آنرا نشان دادند.

باید در نظر داشت قدرت‌های سلطه جوی جهانی، نقش تعیین کننده‌ای در دمیدن روح اختلاف، رقابت و تنش میان کشورهای اسلامی‌ایفا کرده و آنها را علیه یکدیگر برمی‌انگیزانند و با حمایت صوری از یک کشور، آنرا در مقابل کشور اسلامی‌دیگری قرار داده و یا کشورهای اسلامی‌را به دو گروه میانه‌رو و افراطی تقسیم بندی نموده و میانه‌روها را علیه گروه دیگر تحریک می‌کنند.

از سوی دیگر، در حال حاضر آنچه که در عراق و افغانستان می‌گذرد، نمونه‌ای از بی تفاوتی و بی اعتنایی دولتمردان جهان اسلام نسبت به اصلی‌ترین مسایل مسلمانان است که به میزان زیادی اعتبار و منزلت مسلمانان و جایگاه آنان در سطح بین‌المللی را گرفته و بعلاوه شقاق و جدایی و اختلافات و تنش‌های موجود میان آنان را بیش از پیش نمایان می سازد.

این در حالی است که این اختلافات و تنش‌ها در اصل مولود وضعیت حاکم بر مسلمانان که از اصول قرآنی برای تبیین نشانه‌هاو راه‌های زندگی‌شان بهره می‌گیرند، نیست.

پیداست این اختلافات، زاییده سیاست‌های پیدا و پنهان دشمنان خارجی در سایه اصل معروف تفرقه بیانداز و حکومت کن است.

نبایداز نظر دور داشت در حال حاضر دشمنان خارجی و بویژه محافل صهیونیست نسبت به ایجاد و گسترش تفرقه میان شیعیان و اهل سنت، سرمایه‌گذاری خاصی کرده، می‌کوشند تا در سطح جهان اسلام، سمت و سوی درگیری‌ها در جهت توسعه و دامن زدن به اختلافات میان شیعیان و اهل سنت باشد و در لبنان نیز این هوشیاری قابل ملاحظه حزب اله و پیروانش بود که مانع از موفقیت طرح تفرقه افکنانه محافل صهیونیستی و آمریکایی در بهم زدن وحدت میان شیعیان و اهل سنت گردید.

با این حال، انتظار می‌رود کوشش‌های دشمنان علیرغم عدم کسب موفقیت چشمگیر، همچنان ادامه ابد ؛ زیرا نیروها و محافل طرفدار آمریکا در میان برخی از دولت‌های میانه‌روی عرب و همچنین در پاره‌ای از کشورهای اسلامی‌از کوشش خود برای توسعه دایره درگیری‌ها و کشمکش‌ها میان جوامع اسلامی‌باز نمی مانند و با دو انگیزه خواسته درونی و یا اشاره دشمنان خارجی، به توطئه چینی ادامه خواهند داد.

در واقع خواسته درونی اشاره به ماهیت گروه‌های وهابی و تکفیری دارد که لحظه ای از ضربه زدن به پیروان اهل بیت (ع) فروگذار نیستند. این گروه‌ها، امروزه نقش مهمی‌را در شعله‌ور ساختن اختلافات درونی میان مسلمانان و همچنین حمله‌ور شدن به شیعیان ایفا می‌کنند.

چندی پیش از سوی علمای وهابی در عربستان سعودی فتوایی صادر گردید که پیروانشان را به انهدام عتبات عالیات تشویق کرده بودند. پیش از آن، انهدام دو گنبد زرین امامین عسکریین (علیها السلام) در سامرا مورد حمایت این علمای وهابی قرار گرفته بود.

واقعیت این است که فعالیت‌ها و اقدامات جریان افراطی وهابیون، دقیقاً در راستای تحرکات واشنگتن برای ضربه زدن به وحدت اسلامی‌است و شاید خواسته و یا ناخواسته، به یکی از مهمترین برنامه‌های آمریکادر جهت استمرار حاکمیت و نفوذ خود در خاورمیانه و جهان اسلامی، خدمت می‌کند.

در همین جاست که اهمیت مقوله انسجام اسلامی که بطور هوشمندانه‌ای از سوی رهبر فرزانه انقلاب اعلام گردید و پژواک جهانی یافت، نمایان می‌گردد. در واقع، دعوت به انسجام اسلامی، در متن خود دعوت به مقاومت و ایستادگی در مقابل این دسته توطئه‌های اهریمنانه‌ای است که از سوی شیوخ وهابی دنبال می‌شود.

هرچند که دعوت به انسجام اسلامی، در ماهیت اصلی خود، تبلوری از خواست و اراده جمعی برای متلاشی کردن کوشش‌های مذبوحانه آمریکا برای ضربه زدن به وحدت و انسجام اسلامی‌محسوب می‌شود اما فتوای اصلی آن به معنی طرد عناصر نامطلوب و طرفدار غرب و یا افرادی است که ناخواسته در دامن توطئه چینی‌های غرب قرار گرفته و مورد بهره‌برداری ایادی آن قرار دارند.

بدین ترتیب،اتحاد ملی و انسجام اسلامی، فاخرترین و عالی‌ترین آموزه عقیدتی و ملی مسلمانان در عصر حاضر محسوب می‌شود که چنانچه مولفه‌ها و عناصر بنیادین آن مورد تتبع و دنباله‌روی دقیق و موشکافانه مسلمین قرار گیرد، دشمنان دیگر مانند گذشته قادر به جولان سیاسی و فرهنگی در سرزمین‌های اسلامی‌نخواهند بود.

چنانکه با پیاده‌سازی آموزه‌های این مقوله، طرفداران آمریکا و توطئه گران از صحنه تاثیر و فعالیت در کشور اسلامی‌مان حذف شده و مجالی برای عرضه اندام نداشته و نخواهند داشت.

کد خبر 31488

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز